پال گروسه
آقای گروسه در دانشگاه وسترن استرالیا تحصیل کرده و درجهی کارشناسی ارشد خود را در رشتهی هنر دریافت کرده است. او روی اپراهای وِردی نیز کار کرده است. پال در دورهی ویژهی دانشکدهی کارل ارف شرکت کرده و از این دانشکده فارغالتحصیل شده است. وی اکنون در دانشگاههای مختلف سنگاپور در رشتهی آموزششناسی و نوازندگی پیانو تدریس میکند و همچنین نایبرئیس انجمن ارف-شولورک سنگاپور است.
ترجمهی کامران غبرایی
منبع:
Paul, Grosse. “New Level Courses from the Orff-Schulwerk Association of Singapore (SingOrff)”, (2018, Winter). Orff-Schulwerk Heute, 99, pp 66-68.
دورههای تازه در انجمن ارف-شولورک سنگاپور (سینگارف)
امیدواریم که بذری که با گشایش انجمن ارف-شولورک سنگاپور (سینگارف) در ۲۰۰۲، در زمین کاشته شد، به نمو ادامه دهد تا آبراههای هنر، آموزش، و درمان همچون رودی بزرگ به یکدیگر بپیوندند.
فراز بالا از صفحهی اینترنتی انجمن ارف-شولورک برگرفته شده است. چنانکه از گنجیدههای این صفحه پیداست، این انجمن در ۱۹۹۵ ثبت شد، اما فقط رو به گروهی معدود از دانشپژوهان گشوده بود. انجمن اصلی در ۲۰۰۲ و در خاموشی رسانهای، لیکن با شور و خروش فراوان اعضایش آغاز به کار کرد. البته از همان روز نخست فعالیتهای انجمن چندان هم زیاد نبود و فقط هرازگاهی کارگاههایی مختص به آموزگاران ناآشنا با موسیقی برپا میکرد. مردم خبری از وجود انجمن هم نداشتند، چه رسد به آگاهی از مفهوم شولورک.
از ۲۰۰۹ به اینسو، اما، موسیقی بنیانی[1] به گفتمان آموزش موسیقی سنگاپوریها راه یافت. آموزگاران کار آشنا و تعلیمدیده بهتدریج به مفاهیم و فلسفهی ارف-شولورک آشنا میشدند؛ گرچه در آغاز راه این آشنایی صرفا به مواجهه با شیوهی آموزش عملی محدود بود. بسیاری از این آموزگاران که حالا هرکدام بر مسند مهمی در آموزشوپرورش سنگاپور تکیه زدهاند، در آغاز کار شگفتزده میشدند و چشمانشان ناگهان گشوده میگشت. وجه حرکتی و تمرکز بر حرکت و رقص بیش از همه بر آموزگاران اثر میگذاشت؛ نکته اینکه حرکت و رقص تا پیش از آن از سرفصلهای انحصاری رشتهی تربیتبدنی به شمار میرفت. با همهی اینها، ۲۰۱۰ نوبت سکون و توقف موقت بود و تا سال بعدش ادامه داشت. در ۲۰۱۱، به لطف و با سخاوت مردمی که طعم میوهی رهیافت شولورک را چشیده بودند، کسری منابع مالی برطرف شد و آخرش از این وقفه چیزی برجای نماند، مگر اشتیاق دوچندان به شولورک و طبع هنرمندانهای که از دلش برون میتراود. این ماجرا تأثیر شگرفی بر سرنوشت انجمن ارف-شولورک سنگاپور داشت.
در همین زمان هم بود که دولت سنگاپور در پی تلاشی منسجم دست به تنظیم و ارتقاء سطح علمی آموزگاران موسیقی زد. کارگاههای فشرده زیر عنوان «رهشمار[2]» برپا گشت و از من هم خواستند تا در نخستین دورهها تدریس کنم. بسیاری از آموزگاران مشغولبهخدمت، در بنیاد ملی آموزش در دورههای گوناگون شرکت کردند و با مهارتهای موسیقایی و مفهومهای این رشته آشنا شدند. این طرح بیش از پانزده هفته به درازا انجامیده است و هنوز هم ادامه دارد.
درست در همین زمان دریافتیم که رهیافت ارف در آموزشگاههای محلی و در نزد بخش خصوصی نیز اقبالی دوچندان یافته است، لیکن آموزگاران فعال در این حوزه با مفهومهای اصلی شولورک آشنایی کافی نداشتند و در کارشان از فرهنگ بومی سنگاپوری – فرهنگی تافته از ریشههای چینی، هندی، و مالزیایی – به شکلی سزاوار و بسنده بهره نمیگرفتند.
به باور بسیاری، ضروری بود که با این آموزگاران پیوندی برقرار کنیم و آنها را با شیوههای متنوع استفاده از متلها و ترانههای محلی آشنا سازیم، چراکه این آموزگاران باید بتوانند هنرجویانشان را با ترانههای مالزی، اسطورهها و گزینگویههای چینی، زبان تامیل، و رقصهای اوراسیایی بار آورند. گرچه این امر بس دشوار به گمان میآید، بههیچروی ناممکن نیست.
در این سالها شماری اندک، اما پرشور از آموزگاران بخش خصوصی بودهاند که با شرکت مداوم در دورههای ویژه و اراده به آشنایی با شولورک در راه پیشرفت خود گام برداشتهاند. البته این گروه بهتدریج در حال رشد بوده است و اکنون میتوان گفت که تودهی انبوهی از این آموزگاران دست در دست هم میکوشند تا آگاهی دربارهی شولورک همگانی شود.
در طرحهای تربیت مربی و دورههای ویژه و در پی گفتوگوهای عمومی، دریافتیم که باید هرچه سریعتر در سنگاپور دورههای درجهمند یا همان لِوِل برگزار شود تا آموزگاران، مربیان، درمانگران، و دیگران از امکانات و غنای فرهنگ بومی سنگاپور باخبر شوند. به پشتیبانی همایشگاه بینالمللی در سالزبورگ و یاری فردی اشخاص طرح درسی سامان گرفت و مدون شد.
آموزگاران اصلی دورههای درجهمند خانم آندریا اوسترتاگ[3] از دانشگاه سالزبورگ بود و پیتا هارپر[4] از سیدنی، و پال گروسه. خانم رِبِکا لائو[5] عبدل حکیم[6]، هر دو از سنگاپور، نیز این کسان را همراهی میکردند. شرکتکنندگان این دورهها ثمرهای بسیار دیدند و در پایان دورهی پنجروزه هم مدرکی دریافت کردند.
بیتردید طرح درس ما خالی از ایراد نبود، اما با بازبینیها و توصیههای همایشگاه سالزبورگ و نقدهای دوستان، سرانجام روزی میرسد که سینگارف صاحب طرحی بینقص خواهد شد و از درجهی ۱ تا ۴ را دربر خواهد گرفت. طرح فعلی ما ازاینقرار است:
- شرکتکنندگان طرحها در سطح ۱، پیش از هر کار، در کارگاهها و همایشهای مجموعا ۱۰ ساعته شرکت میکنند. در این کارگاهها مطالعهی برخی از متنها ضروری است.
- هر درجه دستکم ۴۸ ساعت زیر تعلیم و تمرین باقی میمانند (در ظرف شش روز).
- در درجه یا سطحهای ۱ و ۲ فقط ریکوردر سوپرانو تدریس میشود و در سطحهای ۳ و ۴ ریکوردرهای آلتو نیز به برنامه اضافه میگردد.
- شرکتکنندگان برای ورود به سطح ۲ لازم است که سطح ۱ را با موفقیت پشت سر گذرانده باشند. آنها باید در درک موضوع آموزش و کار در فضاهای شولورکی از خود توانایی کافی بروز دهند. آنها باید با تصویرهای ویدئویی و شواهد دیگر اثبات کنند که از عهدهی این ماجرا برمیآیند.
- در سطح ۲ شرکتکنندگان با موسیقی بومی آشنا میشوند و با همدیگر در گروههای مشترک کار میکنند.
بیگمان حرکت، رقص، آواز، تنظیم، رهبری، نمایش، کارهای میانرشتهای، و همینطور سازهای ارف در دورههای ما نقشی مبنایی دارد. بسیار مهم است که عناصر غریبه با فرهنگ سنگاپور نیز باید پاس داشته شود و همهی شرکتکنندگان با این عناصر آشنا شوند.
[1] Elemental Music
[2] Milestone
[3] Andrea Ostertag
[4] Peta Harper
[5] Rebeca Lau
[6] Abdul Hakim
بئاتریس سرنا
بئاتریس سرنا در پرِیرا، واقع در کلمبیا، زاده شده است. او دوران کارشناسی ارشد خود را در رشتهی آموزش موسیقی، در دانشگاه کلرادوی شمالی، به پایان برد و دورهی پیشرفتهی ارف-شولورک را در مدرسهی سانفرانسیسکو پشت سر گذراند. خانم سرنا از پایهگذاران و همچنین رئیس انجمن ارف-شولورک کلمبیاست و هماکنون در مقام آموزگار موسیقی و رقص در مدرسهی بینالمللی بوگوتا سرگرم کار است. همچنین او با دانشکدهی موسیقی در دانشگاه پونتیفیسیا اونیورسیداد هاوریانا همکاری میکند.
ترجمهی کامران غبرایی
منبع:
Serna, Beatriz“Aus Aller Welt; Kolumbien”. (2017, Winter). Orff -Schulwerk Heute, 97, pp. 56-58.
گزارشی دربارهی انجمنی نوپا و شکوفا
انجمن ارف-شولورک کلمبیا (ACOLORFF) در دسامبر ۲۰۱۷ سالگرد سوم برپاییاش را جشن میگیرد و راستش برای چنین جشنی بهانه هیچ کم نداریم!
در آغاز راه ده آموزگار بیشتر نبودیم، آموزگارانی پرشور و مشتاق به آموختن و آموزیدن موسیقی، رقص، و بازی؛ همهمان هم به حفظ و اشاعهی آموزههای ارف-شولورک در کلمبیا باور داشتیم و ملتزم بودیم. در چند سال گذشته، کارشناسان و کارآزمودگان بسیاری به کلمبیا آمدند تا از امکانهای تازه در آموزش موسیقی و رقص پرده بردارند، اما دیگر وقتش رسیده بود که خود دستبهکار شویم و شولورک را به زبان خودمان قرائت کنیم. همین شد که پا در میدان گذاشتیم.
برای آغاز کار، رویدادهای ریزودرشت پرشماری ترتیب دادیم؛ از کارگاههای کوچک با آموزگاران بومی گرفته تا دورههای پیشرفته (۲۰۱۶) با هدایت استادان بینالمللیای چون وِرِنا ماشات[1]. هرکدام از این رویدادها هم سبب میشد تا بیشازپیش از دو امر دربارهی میهنمان مطمئن شویم. نخست، از توان و دانش شگرف هنرمندان و آموزگاران هممیهنمان که دل به دریا زده بودند و حاضر میشدند تا از امن و آسایش آموزش سنتی دست بکشند و به رهیافتی رویآورند که آموزگار و هنرجو را در کنار هم و همپای هم در مقام خالق به شمار میآورد؛ و دوم، از ضرورت تعلیم آموزگاران.
چنانکه کاتالینا روبیو[2]، یکی از نخستین اعضای انجمن ما باری اشاره کرد: «یادگیری از برجستهترین استادان ارف-شولورک به من امکان داد تا برای آموزگاری راهبردهای آموزشی و دانش کافی پیدا کنم، اما مهمتر اینکه بار دیگر نسبت به امر آموزش احساس وظیفهام را بازیافتم. هر کارگاه دلیلی است تا اهمیت خلق کردن موسیقی، لذت بردن از آن، و عشق ورزیدن به آن را از نو به یادآورم و خود را ملتزم به انتقال این عشق و شور به نوآموزان و هنرجویانم بدانم. با همهی اینها، آدم نمیتواند نیاموخته وارد گود شود. برای همین هم هست که همواره باید دادهها را نو کرد و زیر تعلیم قرار گرفت.»
اعضای انجمن ما پیشینههای مختلفی دارند، اما همهشان در یک مسیر گام نهادهاند. آنها هدایتگرانی جسورند که با ذهنی روشن و فکری باز به پیشهشان دلبستهاند و میکوشند تا هرروز آموزگاران و هنرمندانی بهتر از دیروز باشند. یکی از همین کسان، دیگو رینکُن[3]، که همین تازگی دو ترم از دورهی ارشد دانشکدهی ارف، مشهور به «مطالعات عالی در آموزش موسیقی و رقص – ارف-شولورک[4]» را پشت سر گذاشته است، میگوید:«فارغ از اینکه هر کس چه دلیلی برای پیوستن به این انجمن دارد، حاصلش این میشود که آدم رشد کند و کارش را با شور و لذت بیشتری بهپیش ببرد تا کار بایندهی آموزش صحیح موسیقی به نحوی سزاوار به انجام آید.»
چنین درک و انگیزشی در دل اعضای ما عاملی بوده است تا شولورک به حوزههایی بس مهم در آموزش مردم کلمبیا راه یابد. دانشکدهها، مدرسهها، و نهادهایی چون همایشگاه آموزش موسیقی در آمریکای لاتین[5] بهتدریج ارف-شولورک را به برنامههای آموزشیشان وارد میکنند. هرکدام از این نهادها با برگزاری برنامههای تربیت مربی، گنجاندن شگردهای شولورک در طرحهای درسی، پشتیبانی از انجمن ما، یا حتی با استفادهی آشکارا از سازمایهها و ابزار آموزشی ارف-شولورک در طرحهای رسمیشان، به نحوی به توسعه و اشاعهی این رهیافت کمک کردهاند.
خانم ماریا اُلگا پینییِروس[6]، یکی از اعضای انجمن ما، دهههاست که به آموزگاران موسیقی آواز کرال درس میدهد. او که کارشناسی زبده به شمار میرود، دربارهی کاربرد اصول شولورکی در کلاسهایش چنین توضیح میدهد: «رویکرد آموزشی من به لطف ارف-شولورک بهکلی دگرگون شد… من کوشیدهام تا اصول مبنایی شولورک را در تمرینهای گروههای کُر، کلاسهای آواز، دورههای آموزششناسی، و دیگر کلاسهای موسیقیام در «اونیوِرسیداد هاوِریانا[7]» و در تمام کارگاههایم برای کودکان، نوجوانان، و بزرگسالان سراسر کشور، و همچنین به هنگام کار در مقام مشاور وزیر فرهنگ به کار ببرم.» الکس سانچز[8]، از اعضای هیئتمدیرهمان، هم با تأکید بر تأثیر ژرف راهبردهای ارف-شولورک در کار مدرسهاش بهصراحت اعلام میکند که «ما برنامههای آموزشیمان را تغییر میدهیم تا کودکان سرزمینمان به یاری اصول ارف-شولورک بهترین شکلی هنر را تجربه کنند.»
کنستانسا بارِرو[9]، یکی دیگر از اعضای انجمن که به کودکان آسیبدیده از نزاع داخلی کلمبیا کار میکند، پیشتر اشاره کرده است که «شولورک بهترین نقشهی راه است و برای کار من در بنیاد ملی چوبدستی[10] همچون چوبی جادویی است تا به یاریاش فضایی فراهم آورم تا هنرجویانم بار دیگر بیافرینند، بکاوند، و زندگیهاشان را بار دیگر معنا بخشند.»
بسیاری دیگر هم همانند کنستانسا آموزهها و نگرش ارف-شولورک را به کار و زیست خود وارد کردهاند و بدین ترتیب، درک کلمبیای معاصر را از آموزش موسیقی و رقص دگرگون ساختهاند. حالا هدف ما این است که پیاممان را از کران بوگوتا بیرون ببریم و هممیهنان بیشتری را با اصول ارف-شولورک آشنا کنیم تا موسیقی، سنتها، و راه و رسم هنر و آموزگاری در کشورمان پایدار و بالنده بماند.
[1] Verena Maschat (?-) نوازندهی ویولا و کارشناس ارف-شولورک
[2] Catalina Rubio
[3] Diego Rincón
[4] Advanced Studies in Music and Dance Pedagogy – Orff-Schulwerk
[5] Foro Latinoamericano de Educación Musical (FLADEM)
[6] María Olga Piñeros
[7] Universidad Javeriana یکی از باسابقهترین نهادهای آموزشی آمریکای لاتین در بوگوتای کلمبیا که از ۱۶۲۳ فعال است
[8] Alex Sanchez
[9] Constanza Barrero
[10] Fundación Nacional Batuta مقصود همان باتن یا چوبدستی رهبر ارکستر است؛ این بنیاد چنانکه از نامش پیداست، درراه پیشبرد و بهسازی زندگی کودکان و نوجوانان کلمبیایی از راه موسیقی فعالیت میکند
بئاتریس سرنا
بئاتریس سرنا در پرِیرا، واقع در کلمبیا، زاده شده است. او دوران کارشناسی ارشد خود را در رشتهی آموزش موسیقی، در دانشگاه کلرادوی شمالی، به پایان برد و دورهی پیشرفتهی ارف-شولورک را در مدرسهی سانفرانسیسکو پشت سر گذراند. خانم سرنا از پایهگذاران و همچنین رئیس انجمن ارف-شولورک کلمبیاست و هماکنون در مقام آموزگار موسیقی و رقص در مدرسهی بینالمللی بوگوتا سرگرم کار است. همچنین او با دانشکدهی موسیقی در دانشگاه پونتیفیسیا اونیورسیداد هاوریانا همکاری میکند.
ترجمهی کامران غبرایی
منبع:
Serna, Beatriz“Aus Aller Welt; Kolumbien”. (2017, Winter). Orff -Schulwerk Heute, 97, pp. 56-58.
گزارشی دربارهی انجمنی نوپا و شکوفا
انجمن ارف-شولورک کلمبیا (ACOLORFF) در دسامبر ۲۰۱۷ سالگرد سوم برپاییاش را جشن میگیرد و راستش برای چنین جشنی بهانه هیچ کم نداریم!
در آغاز راه ده آموزگار بیشتر نبودیم، آموزگارانی پرشور و مشتاق به آموختن و آموزیدن موسیقی، رقص، و بازی؛ همهمان هم به حفظ و اشاعهی آموزههای ارف-شولورک در کلمبیا باور داشتیم و ملتزم بودیم. در چند سال گذشته، کارشناسان و کارآزمودگان بسیاری به کلمبیا آمدند تا از امکانهای تازه در آموزش موسیقی و رقص پرده بردارند، اما دیگر وقتش رسیده بود که خود دستبهکار شویم و شولورک را به زبان خودمان قرائت کنیم. همین شد که پا در میدان گذاشتیم.
برای آغاز کار، رویدادهای ریزودرشت پرشماری ترتیب دادیم؛ از کارگاههای کوچک با آموزگاران بومی گرفته تا دورههای پیشرفته (۲۰۱۶) با هدایت استادان بینالمللیای چون وِرِنا ماشات[1]. هرکدام از این رویدادها هم سبب میشد تا بیشازپیش از دو امر دربارهی میهنمان مطمئن شویم. نخست، از توان و دانش شگرف هنرمندان و آموزگاران هممیهنمان که دل به دریا زده بودند و حاضر میشدند تا از امن و آسایش آموزش سنتی دست بکشند و به رهیافتی رویآورند که آموزگار و هنرجو را در کنار هم و همپای هم در مقام خالق به شمار میآورد؛ و دوم، از ضرورت تعلیم آموزگاران.
چنانکه کاتالینا روبیو[2]، یکی از نخستین اعضای انجمن ما باری اشاره کرد: «یادگیری از برجستهترین استادان ارف-شولورک به من امکان داد تا برای آموزگاری راهبردهای آموزشی و دانش کافی پیدا کنم، اما مهمتر اینکه بار دیگر نسبت به امر آموزش احساس وظیفهام را بازیافتم. هر کارگاه دلیلی است تا اهمیت خلق کردن موسیقی، لذت بردن از آن، و عشق ورزیدن به آن را از نو به یادآورم و خود را ملتزم به انتقال این عشق و شور به نوآموزان و هنرجویانم بدانم. با همهی اینها، آدم نمیتواند نیاموخته وارد گود شود. برای همین هم هست که همواره باید دادهها را نو کرد و زیر تعلیم قرار گرفت.»
اعضای انجمن ما پیشینههای مختلفی دارند، اما همهشان در یک مسیر گام نهادهاند. آنها هدایتگرانی جسورند که با ذهنی روشن و فکری باز به پیشهشان دلبستهاند و میکوشند تا هرروز آموزگاران و هنرمندانی بهتر از دیروز باشند. یکی از همین کسان، دیگو رینکُن[3]، که همین تازگی دو ترم از دورهی ارشد دانشکدهی ارف، مشهور به «مطالعات عالی در آموزش موسیقی و رقص – ارف-شولورک[4]» را پشت سر گذاشته است، میگوید:«فارغ از اینکه هر کس چه دلیلی برای پیوستن به این انجمن دارد، حاصلش این میشود که آدم رشد کند و کارش را با شور و لذت بیشتری بهپیش ببرد تا کار بایندهی آموزش صحیح موسیقی به نحوی سزاوار به انجام آید.»
چنین درک و انگیزشی در دل اعضای ما عاملی بوده است تا شولورک به حوزههایی بس مهم در آموزش مردم کلمبیا راه یابد. دانشکدهها، مدرسهها، و نهادهایی چون همایشگاه آموزش موسیقی در آمریکای لاتین[5] بهتدریج ارف-شولورک را به برنامههای آموزشیشان وارد میکنند. هرکدام از این نهادها با برگزاری برنامههای تربیت مربی، گنجاندن شگردهای شولورک در طرحهای درسی، پشتیبانی از انجمن ما، یا حتی با استفادهی آشکارا از سازمایهها و ابزار آموزشی ارف-شولورک در طرحهای رسمیشان، به نحوی به توسعه و اشاعهی این رهیافت کمک کردهاند.
خانم ماریا اُلگا پینییِروس[6]، یکی از اعضای انجمن ما، دهههاست که به آموزگاران موسیقی آواز کرال درس میدهد. او که کارشناسی زبده به شمار میرود، دربارهی کاربرد اصول شولورکی در کلاسهایش چنین توضیح میدهد: «رویکرد آموزشی من به لطف ارف-شولورک بهکلی دگرگون شد… من کوشیدهام تا اصول مبنایی شولورک را در تمرینهای گروههای کُر، کلاسهای آواز، دورههای آموزششناسی، و دیگر کلاسهای موسیقیام در «اونیوِرسیداد هاوِریانا[7]» و در تمام کارگاههایم برای کودکان، نوجوانان، و بزرگسالان سراسر کشور، و همچنین به هنگام کار در مقام مشاور وزیر فرهنگ به کار ببرم.» الکس سانچز[8]، از اعضای هیئتمدیرهمان، هم با تأکید بر تأثیر ژرف راهبردهای ارف-شولورک در کار مدرسهاش بهصراحت اعلام میکند که «ما برنامههای آموزشیمان را تغییر میدهیم تا کودکان سرزمینمان به یاری اصول ارف-شولورک بهترین شکلی هنر را تجربه کنند.»
کنستانسا بارِرو[9]، یکی دیگر از اعضای انجمن که به کودکان آسیبدیده از نزاع داخلی کلمبیا کار میکند، پیشتر اشاره کرده است که «شولورک بهترین نقشهی راه است و برای کار من در بنیاد ملی چوبدستی[10] همچون چوبی جادویی است تا به یاریاش فضایی فراهم آورم تا هنرجویانم بار دیگر بیافرینند، بکاوند، و زندگیهاشان را بار دیگر معنا بخشند.»
بسیاری دیگر هم همانند کنستانسا آموزهها و نگرش ارف-شولورک را به کار و زیست خود وارد کردهاند و بدین ترتیب، درک کلمبیای معاصر را از آموزش موسیقی و رقص دگرگون ساختهاند. حالا هدف ما این است که پیاممان را از کران بوگوتا بیرون ببریم و هممیهنان بیشتری را با اصول ارف-شولورک آشنا کنیم تا موسیقی، سنتها، و راه و رسم هنر و آموزگاری در کشورمان پایدار و بالنده بماند.
[1] Verena Maschat (?-) نوازندهی ویولا و کارشناس ارف-شولورک
[2] Catalina Rubio
[3] Diego Rincón
[4] Advanced Studies in Music and Dance Pedagogy – Orff-Schulwerk
[5] Foro Latinoamericano de Educación Musical (FLADEM)
[6] María Olga Piñeros
[7] Universidad Javeriana یکی از باسابقهترین نهادهای آموزشی آمریکای لاتین در بوگوتای کلمبیا که از ۱۶۲۳ فعال است
[8] Alex Sanchez
[9] Constanza Barrero
[10] Fundación Nacional Batuta مقصود همان باتن یا چوبدستی رهبر ارکستر است؛ این بنیاد چنانکه از نامش پیداست، درراه پیشبرد و بهسازی زندگی کودکان و نوجوانان کلمبیایی از راه موسیقی فعالیت میکند