ویکتوریا بولِر
ویکتوریا بولِر یک مدرس پیشروی موسیقی بنیانی و طراح برنامه درسی است که علاوه بر آموزش دورههای موسیقی عمومی تجربهی تدریس به ارکستر، گروه کُر و آنسامبل سازهای کوبه ای را دارد. وی همچنین در امورات اجرایی به عنوان هماهنگ کنندهی رویدادهای هنری در تعامل با ارکسترها، گروههای کُر، تئاترهای موزیکال، گروههای بزرگ موسیقی و گروههای موسیقی بنیانی فعالیت دارد.
بهعنوان مدرس که آموزشهای پیشین خود را با دریافت گواهی ارف در هر سه سطح و مدرک کارشناسی ارشد آموزش موسیقی به پایان رسانده است، وی همچنان با تلاش برای به پایان رساندن دورهی آموزشی کُدای[1] در حال تکمیل کردن تجربیات پیشین خود است.
او در وبسایت victoriaboler.com علاوه بر انتشار سرفصلهای آموزشی موسیقی عمومی و محتوای تعلیمی مرتبط با آن، میکوشد تا از طریق تعامل با دیگر مدرسین، آنان را در مسیر طرحریزی برنامهی آموزشی خلاق و استوار خودشان همراهی کند.
ویکتوریا همچنین طراح درس کلاسهای موسیقی بنیانی موسسه هَل لئونارد[2] است.
[1] Kodaly training
[2] Hal Leonard
ترجمهی خاطره صادقی
مقالهی حاضر برگردانی است از:
Boler, Victoria. Types of Borduns in Elementary General Music, Teaching with Orff, Apr, 2021.
انواع بُردون در دورههای موسیقی بنیانیِ عمومی
استفاده از بُردونها در کلاسهای موسیقی بنیانیِ عمومی یک از روشهای رایج برای ایجاد شوق توأم با استقلال موسیقایی است.
احتمالاً برای شما نیز مانند بسیاری دیگر از مدرسان، بُردون حتی اگر درک عمیق و روشنی از معنا و کاربرد را به ذهن متبادر نکند، کلمهای گوشآشناست. در این مقاله از چیستی بُردونها میگوییم، چهار نمونه از انواع بُردون را بررسی میکنیم و همچنین به روشهایی میاندیشیم که بتوانید از آنها به مثابهی ابزاری راهبردی برای تصمیمگیریهای موسیقایی در کلاسهایتان استفاده کنید.
بُردون چیست؟
بُردون معمولاً یک فاصلهی پنجم درست[1] ( درجات اول و پنجم گام) است که پیوسته مانند یک درُنِ[2] اُستیناتو[3] در طول قطعه نواخته میشود.
بُردونها علاوه براینکه ژرفای بیشتری به تنظیم یک قطعه میدهند و از این رو منتج به صدادهی منسجمتر قطعهی نهایی میشوند، ابزاری کارا برای هنرجویان هستند تا بتوانند در سنین پایین، تجربیات نخستینشان در بسط و گسترش بافت یک قطعهی موسیقی را داشته باشند.
هدف از به کارگیری درُن، خلق زیربنایی ریتیمک و هارمونیک استوار است، زیربنایی که با در بر داشتن تُنیک[4] در ضربهای قوی قطعه به شکلگیری حضور یک بنیان استوار شنیداری در لایهّای زیرین موسیقی ختم میشود.
انواع بُردون
هنرجویان میتوانند با توجه به اهداف آموزشی کلاس و تواناییهایشان انواع مختلفی از بُردون ها را به کار بگیرند. سه دستهی کلی آنها عبارت است از:
بُردون با حرکت ایستا[5]، حرکت یکسو[6] و حرکت همسو[7]
- حرکت ایستا: در این نوع از بُردون در واقع حرکتی شکل نمیگیرد و هنرجویان درجات اول و پنجم گام را در سراسر قطعه اجرا میکند.
- حرکت یکسو: در این نوع از بُردون هنرجویان همچنان درجات اول و پنجم گام را اجرا میکنند، اما یکی از درجات مدام بین نت همسایهی زیرتر و تکرار نت پیشین نوسان دارد.
- حرکت همسو: در این نوع از بُردون هنرجویان همچنان درجات اول و پنجم گام را اجرا میکنند، اما هر دو درجه مدام به نت همسایهی زیرتر می روند و سپس مجدداً به درجات پیشین برمیگردند.
مرسومترین بُردون از میان این سه، بُردون با حرکت ایستا است و به همین جهت تمرکز این مقاله بر این نوع خواهد بود.
بُردون هایی با حرکت ایستا
بُردون آکورد[8]
این نوع از بُردون که در آن نت درجات اول و پنجم گام همزمان باهم دیگر اجرا میشوند، سادهترین گام برای ورود هنرجویان به دنیای تجربیات هارمونیک است و به همین دلیل معمولاً اولین درُنی است که استفاده میکنیم.
من اغلب اوقات بدون اینکه حرفی از بُردون به میان بیاورم، از هنرجویانم میخواهم تا ضربهای ثابتی را با نتهای دو و سل اجرا کنند، یا حتی اگر هنرجویانم الزاماً از نامگذاری نتهای دو و سل آگاه نیستند، از آنها میخواهم تا ضربی ایستا بر تیغههایی که رویشان حرف C و G بزرگ (هر درجهی تُنیک و نمایان[9] دیگری در گام قطعهای که اجرا میکنیم) نوشته شده است، بنوازند.
یک نمونه از بُردون آکورد
بُردون شکسته[10]
بُردون شکسته که در آن نتها جدا از هم و هرکدام یکی پس از دیگری با دست چپ و راست نواخته میشوند، نمونهی دیگری است از بُردونهای مناسب برای هنرجویانی که شروع به تجربه در خلق هارمونی میکنند. معمولاً از هنرجویان میخواهم تا ضرباتی پایدار بر دو و سل بنوازند و نوبتی از دستهایشان استفاده کنند. درواقع آنچه برایم اهمیت دارد این است که با دست چپ یا ضرب قوی شروع کنند .
یک نمونه از بُردون شکسته
بُردون مرتبهای صوتی[11]
در این نوع از بُردون هر دو صدا همزمان نواخته میشوند، به این شکل که به ترتیب یکبار در رژیستر صوتی آغازین، سپس در اکتاو زیرتر نواخته میشوند و تا انتهای قطعه در بین این دو نوسان میکنند. این دو رژیستر میتوانند در فاصلهی اکتاو بر ساز مشابه یا متفاوت اجرا شوند. استفاده از بُردون مرتبهای صوتی در مقطعی که هنرجویان در درک و همراه شدن با تغییرات و چالشها توانمندترند، انتخاب بهجایی است. من معمولاً از هنرجویان میخواهم که ابتدا دو و سل را در رژیستر بمتر اجرا کنند و سپس آن را به اکتاو بالاتر منتقل کنند.
یک نمونه از بُردون مرتبهای صوتی
بُردون آرپژ[12]
این بُردون که با نام بُردون گذر هم شناخته میشود- به این جهت که برای اجرای آن دست چپ باید از دست راست بگذرد تا تُنیک را در اکتاو بالاتر اجرا کند – پیچیدهترین بُردون از منظر هماهنگیِ فیزیکی است و برای هنرجویان بزرگتر چالش جذابی محسوب میشود.
یک نمونه از بُردون آرپژ
نکات شایان توجه در بهکارگیری بُردونها
بُردونها، با توجه به تأثیر موسیقایی درخور توجهی که میتوانند رقم بزنند، بسیار مورد توجه قرار میگیرند و به دلیل همین تأثیر درخور توجه بهتر است این نکات را برای استفاده از آنها به یاد داشته باشیم.
ملاحضات هارمونیک
برخلاف آکوردها در هارمونی کاربردی، بُردون تحتتأثیر ساختار هارمونیک کل قطعه قرار نمیگیرد. پس باید به خاطر سپرد که استفاده از بردون بهعنوان سازهای الگومحور و مبتنی بر درجات اول و پنجم گام، نیازمند همگام شدن با گونهای از ملودی است که بر تُنیک متکی است و سویههای متعدد هارمونیک را طی نمیکند. در نتیجه از نظر هارمونیک، استفاده از بُردون با ملودیهای پنتاتونیک یا ملودیهای مدال میسرتر است.
بُردون در مقایسه با هارمونی کاربردی
همانطور که پیشتر گفته شد، هر آهنگی برای نواخته شدن با بُردون مناسب نیست. برای روشنتر شدن موضوع، آهنگ One, Two, Three, Four, Five, Once I Caught a Fish Alive را در نظر بگیرید.
انتظار شنیداری با توجه به ملودی این آهنگ به صورت ناخودآگاه شنیدن آکورد دومینانت را طلب میکند. بنابراین این آهنگ انتخاب مناسبی برای همراه شدن با بُردون نیست. در عوض بهتر است از آکوردهای متفاوت و تغییرات متناسبشان استفاده کنیم تا بُعد هارمونی کاربردی در قطعه بهتر نمایان شود.
با توضیحات فوق این نکته را همواره در نظر داشته باشید که در کنار تمامی قوانین موسیقایی، بنیانیترین قائده این است که تصمیمات شما بهعنوان مدرس، خلاق، منعطف و مبتنی بر آگاهی از ساختار و سطح کلاستان باشد. حتی ممکن است زمانی فرا برسد که شما تصمیم بگیرید عامدانه از فواصل نامطبوع[13] استفاده کنید، زیرا همراستا با اهداف موسیقایی مورد نظر شما در کلاس است.
ملاحضات ریتمیک
اگرچه میتوان در بُردونها ترکیبی از کششهای زمانی کوتاه و بلند را به کار گرفت، هدف استفاده از آنها، پروراندن تجربهی صوتی استوار در طول قطعه است. بُردون بهعنوان بخشی از یک آنسامبل، هدف همسویی با به کار گرفتن کششهای زمانی متنوع ندارد و هر چه سادهتر باشد کاراتر است، همچنان که اگر ایدهی منسجمی برای ایجاد تنوع ریتمیک در میان نباشد، استفاده از یک ضربان پایدار در طول قطعه بهترین روش برای حفظ بنیان استوار ریتمیک در طول اجرای آن است. به همین دلیل است که ما متمایل به استفادهی همتراز بُردونها با ضربهای قوی قطعه هستیم.
چه زمانی برای معرفی بُردونها مناسب است؟
هنگامی که ما لایهی صوتی جدید و امکانات هارمونیک بیشتری را برای هنرجویان دورههای موسیقی بنیانیِ عمومی معرفی میکنیم، در واقع نه فقط چند امکان صوتی بلکه فرصتی برای قویتر کردن بنیانهای استقلال موسیقایی آنان رقم زده و دنیای شنیداریشان را به سطحی جدید ارتقا میدهیم. تجربهای که وقتی زمان آن فرا برسد تا تصمیمات موسیقاییِ آگاهانه و خلاقِ خود را شکل دهند اهمیت خود را نشان میدهد. بنابراین این پرسش مطرح است که در چه زمانی هنرجویان آمادگی این ارتقا جهان ادراک شنیداری و به تبع آن استفاده از بُردونها را دارند؟
هنرجویان معمولاً در اولین تجربههای بسط و گسترش موسیقایی خود در سال اول، آمادگی استفاده از بُردون را دارند، به خصوص اگر شما این آشنایی را با بُردون آکورد انجام دهید. با این حال برای اینکه هنرجویان تجربه موفقتری در این رابطه داشته باشند میتوان قبل از اجرای بُردون با ساز از تمهیدات دیگری استفاده کرد که در مقالهی بعدی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
[1] open fifth
[2] Drone
[3] Ostinato
[4] Tonic – پایه
[5] Simple
[6] Single-Moving
[7] Double-Moving
[8] Chord Bordun
[9] Dominant
[10] Broken Bordun
[11]Level Bordun
[12] Arpeggiated Bordun
[13] Dissonance – نامطبوع