فرزان فرنیا
دورآموزی در نگرش شولورک
خانهنشینی مربیان موسیقی و حرکت را در سراسر جهان با این چالش جدی مواجه کرده است که چگونه میتوان کلاسهای مرسوم ارف را از طریق اینترنت و در فضای مجازی برگزار کرد.
هرچند همهگیر شدن ویروس کرونا آموزش آنلاین را به بسیاری از خانهها وارد کرد، اما آموزش از راه دور دیرزمانی است که به کار میآید. تاریخچهی این آموزش را میتوان تا سرآغاز کتابت دنبال کرد. کتابت اولین وسیلهای بود که میتوانست آموزش را از محفل استاد-شاگرد خارج کند. بهواسطهی خواندن کتب و دستنوشتههای حکیمی در اینسوی دنیا، حکیمان حاکمی را در آنسوی درمان میکردند. همینطور با شروع ارتباط جوامع از طریق رفتوآمد تجار و کاروانها و امکان ارسال نامه، بحثهایی میان حکیمان و دانشمندان درمیگرفت و ایشان بدین طریق از کار یکدیگر باخبر میگشتند و از هم یاد میگرفتند. با شکل گرفتن دانشگاهها و مراکز علمی، این نامهنگاریها به شکلگیری آموزشهای از راه دور و مکاتبهای منجر گشت و هنوز هم همچنان پابرجاست. با برقراری تماسهای رادیویی این بخش ارتباطی نیز به ابزارهای آموزش از راه دور اضافه گشت. به یاد دارم در دوران نوجوانیام سریالی از تلویزیون پخش میشد که در آن پسرکی همراه با کانگوروی دستآموزش در میان بیابانهای استرالیا از طریق تماس رادیویی درس میخواند. برنامههای آموزشی تلویزیون نیز بخشی از برنامهی تولید محتوای این جعبهی جادو را از زمانی که پا به خانههایمان گذارده، شکل داده است. گل سرسبد آموزش از راه دور با گسترش شبکهی جهانی اینترنت شکل گرفته است. چنانچه امروزه و در شرایط بحران همهگیری ویروس کرونا شاهدیم که هر مدرسه و موسسهی آموزشی توانسته است که شکلی از نظام آموزش آنلاین را با انواع برنامهها و اپلیکیشنهای مجازی به مخاطبانشان عرضه کند.
راههای برپایی کلاسها با اپلیکیشنهای مختلف امکانات مختلفی را در اختیار معلمان قرار داده است. هریک از این برنامهها راههای ارتباطی یک یا چند طرفهای برقرار میکنند. کتاب، تلویزیون و برنامههایی زنده در بستری چون اینستاگرم ارتباطی یکطرفه میان مربی و مخاطب برقرار میسازند. از سوی دیگر برنامههایی مثل تماسهای تصویر واتساپ و اسکایپ و همینطور برنامههایی که برای برگزاری سمینار و کلاس آنلاین حرفهای طراحی شدهاند امکان ارتباط زندهی دوطرفه و بیش از آن را برای مربیان و هنرجویان فراهم آوردهاند. در حقیقت ابزارهای دیجیتال و شبکهی گستردهی اطلاعات و ارتباطات امکانات بزرگی را در اختیار مربیان نهاده است تا بهواسطهی آنها بخش بزرگی از فضای آموزشی مدارس و محیطهای آموزشی را بازتولید کنند. در این میان سؤال مهم آن است که چگونه میتوان با استفاده از قابلیت این برنامهها مطلبی را به هنرجویان عرضه کرد؟ بهخصوص وقتیکه پای کلاس موسیقی با نگرش شولورک درمیان است! چگونه میتوان نگرشی آموزشی را که بر اصل کار گروهی بنا شده را از راه دور دنبال کرد؟
بهصورت خلاصه، شولورک را میتوان اینگونه تعریف کرد: «فرآیندی انسانمحور و اجتماعی که طی آن موسیقی، گفتار و حرکت دوشبهدوش هم در راه بیداری فعالانهی انسان موسیقایی به کار بسته میشوند.» آموزش از راه دور همین تعریف ساده – دال بر فرایند اجتماعی بودن – شولورک را نیز مختل میکند.
آیا خانهنشینی بسیاری از فرآیندهای اجتماعی را ناممکن ساخته است یا خلاف این، درواقع ارتباط اجتماعیمان را از ملاقات حضوری به ملاقات دیجیتالی تبدیل کرده است؟ اگر آن را شیوهای تازه از پیوند میان انسانها و نوع تازهی اجتماعی شدن فرض کنیم، آنگاه میتوان گفت این شروع رنسانسی در ارتباط بشر مدرن خواهد بود. بیشک آموزش از راه دور و با استفاده از اپلیکیشنهای گوناگون به بخشی از فرایندهای آموزشی ما بدل خواهد گشت. برای مثال از این به بعد، هیچگاه کلاسی را به علت آلودگی هوا از دست نخواهیم داد بلکه بهجای برگزاری حضوری به برگزاری مجازی آن روی میآوریم. به همین رو مربیان باید به شکلهای جدیدی از برقراری ارتباط هنرجویان با یکدیگر بیندیشند. میدانیم که یادگیری هنرجویان از یکدیگر بخش مهمی از فرآیندهای یادگیری انسان را شکل میدهد. از همین رو باید از جنبهی مثبت ارتباط دیجیتال برای برقراری این پلهای ارتباطی-آموزشی بهرهبرداری کنیم.
در شولورک نگرشی وجود دارد که بر اساس آن میبایست بنمایههای آموزشی را با توجه به وضع موجود بازتعریف کرد. ازنظر من رمز جهانیشدن نگرش ارف بیش از سازها به این دیدگاه منعطف بازمیگردد. باوجودی که در یک نگاه اجمالی روح شولورک در کلاسهای آنلاین و از راه دور مخدوش خواهد بود، میتوان از اصل بازتعریف بنمایهها در شرایط اضطراری برای ادامهی فرآیندهای آموزشی کمک گرفت.
موسیقیپردازی خلاقانه مهمترین فرآیند آموزشی در شولورک را شکل میدهد. این موسیقیپردازی تمام صورتهای دیگر، ازجمله گفتار و حرکت را نیز در برمیگیرد. گروه در کنار هم ریتمی را مینوازند و آوازی را میخوانند، با ملودیها به حرکت درمیآیند و بداههپردازی میکنند. تمام این فرآیند نیازمند اصلی اساسی در موسیقی است: همزمانی. حالآنکه حداقل در کشور ما و با توجه به پهنای باند و انواع مشکلاتی که برای اتصال به برنامههای مختلف متحمل میشویم، آموزش از راه دور را بههیچروی نمیتوان بهمثابهی امکانی برای موسیقیپردازی همزمان قلمداد کرد. باید پذیرفت که اگر موسیقیپردازی را به روایتی که در بالا ذکر شد از دایرهی آموزش خارج کنیم، بهزحمت میتوانیم ماهیت باقیمانده را به نام شولورک بخوانیم.
این بخش را نیز میتوان بهواسطهی ابزارهای دیگر دنیای مجازی پیش ببریم. بخشهایی همچون ایدهپردازی، ساخت جملههای استیناتوی آوازی-حرکتی-سازی، تصمیمگیری دربارهی فضای صوتی و مُد برگزیده برای موسیقیپردازی را میتوانیم در انواع اپلیکیشنهایی که امکان گفتمان چندسویه را فراهم میسازند، به بحث بگذاریم؛ با فرصت دادن به یکدیگر ایدههای مفهومی و صوتی همدیگر را بشنویم و دربارهی آن بحث کنیم. اگر هنرجویان کمسال نبودند، ساختن و سرهم کردن ایدهها – با استفاده از اپلیکشینها – را بر دوش ایشان قرار دهیم؛ و اگر کمسالتر بودند، مربی این کار را برایشان انجام میدهد و سپس ایدهها را روی هم سوار میکند و بهواسطهی برنامههایی که امکان برهمنشانی صداهای مختلف را دارد، فایلی را برای دیگران فراهم میآورد. بدیهی است که مربیان به یادگیری و آموزش برخی از برنامهها ملزم هستند اما با این کار موسیقی تولید میشود که یکایک افراد کلاس بهنوعی در شکلگیری آن نقش داشتهاند و خود این فایل تولیدشده میتواند بستری برای کار هر هنرجو بهصورت فردی روی فایل ساختهشده از ایدههای تمام گروه باشد. بدین شکل که مثلا هرکس باید روی فایل یک حرکت بگذارد، یا روی آن بداههپردازی کند.
در آن بخش که مربی میخواهد قطعه، آواز یا رقصی را به هنرجویان آموزش دهد، میتواند آن را بهصورت فایلی تصویری برای ایشان ارسال کند. این فایلها در دستهی آموزشهای دور یکطرفه قرار میگیرند. مربی هیچ تسلطی بر وضع هنرجو در این شرایط ندارد. هنرجو یا والدین او هستند که میباید زمان تمرین را مشخص کنند. احتمال دارد این شکل از آموزش بهواسطهی عدم توجه هنرجو یا والدین او در طول هفته نیمهکاره بماند، ولی از سوی دیگر مزیت آن در این است که هنرجو یا والدین او میتوانند بهترین زمان را برای پرداختن به آن انتخاب کنند.
بخش دیگر آموزش از راه دور باید به عرضهی کار هر هنرجو و فرصت گفتگو دربارهی آن با مربی یا باقی هنرجویان اختصاص یابد. همانگونه که در کلاسها این فرصت برای مربی و هنرجویان برای گفتگو دربارهی کار همدیگر فراهم بوده است. این بخش میتواند بهصورت فیلمی باشد که هنرجو برای مربی میفرستد یا در گروهی با دیگران به اشتراک میگذارد. گفتگو دربارهی کار هرکدام از هنرجویان خود بخشی از فرآیند آموزش از راه دور را شکل میدهد.
در میان تمامی این فرآیندهای آموزشی نباید فراموش کنیم که در کلاسهای آنلاین نشاط آموزشی ناشی از حضور در کلاس موسیقی فیزیکی از دست میرود. صدای پرطنین و واضح مربی در کلاس به صدایی احتمالا متقاطع و از پشت بلندگو بدل میشود و کسالت خانهنشینی نیز کودکان را بیحوصله میسازد. لازم است مربی موسیقی با استفاده از ابزارهای موجود بهنوعی نشاط را به او بازگرداند، او را به تکاپو وادارد و به خلقی آگاهانه رهنمون سازد.
در این میان باید به نقش والدین در آموزش فرزندانشان در این زمانه اشاره کنیم. تغییر اوضاع عامل وارد شدن فشار بسیاری بر دوش خانواده شده است. کودکی که تمام هفته در مدرسه بوده و از جانب معلم زیر نظر قرار داشته است، اکنون در خانه مانده و زیر نظر اولیا باید به کارهایش بپردازد. نظمی که مدرسه بر هنرجویان تحمیل میکرده باید توسط اولیا بهنوعی بازسازی شود تا کودکان بهطور منظم بر سر کاری بنشینند. همچنین ایشان باید، پیش از کودکان، مبحث درسی را یاد بگیرند تا بتوانند در این روند نقشی مثبت ایفا کنند. تمام این اتفاقات در کنار نگرانیهای روزمرهی این روزگار، فشار روانی بسیاری بر خانواده تحمیل میکند. اکنونکه اولیا بهاجبار در کنار هنرجویان قرار میگیرند، شاید بد نباشد گاهی ایشان را به بخشی از فرایند کلاس تبدیل کنیم و با استفاده از موسیقی، کمی از فشار روانیایشان بکاهیم و در این مسیر ایشان را نه بهعنوان ناظر تمرین بچهها که به بخشی از تمرین ایشان بدل سازیم.
اشارهای به نقش نظم در فرآیند یادگیری هنرجویان کردیم. اگر قرار باشد تا مدتی به این شکل از آموزش ادامه دهیم، لازم است محیط آموزشی را برای هنرجویان و اولیای ایشان به نسبت امکانات موجود بازتعریف کنیم. محیط آموزش خانگی باید از عناصر حواسپرتکن تهی گردد. تشکیل کلاس در اتاق پر از لوازم بازی یا اتاقی بههمریخته یا درحالیکه تلویزیون برنامهی دیگری پخش میکند، بازدهی کافی نخواهد داشت. پس محیط باید چه ازنظر بصری و چه ازنظر صوتی تا حد امکان خالی و ساکت گردد. موسیقی صداست و کیفیت صدا در موسیقی مهم است. بهتر است برای پخش صدای کلاس از هدفون یا سیستم پخش صوتی بهتر از بلندگوی موبایل استفاده گردد. از پیدایش تصویر متحرک، بشر بدان خیره بوده است. بسیاری از کودکان ساعتها، خیره به تلویزیون، انواع برنامهها را با دقت مشاهده میکنند و از نحوهی تار تنیدن مرد عنکبوتی تا نحوهی رشد دانهها را از طریق تماشای تصاویر یاد میگیرند. میتوان از این قابلیت تصاویر متحرک در نشاندن کودکان پای کار آموزشی استفاده کرد. مفاهیم آموزشی را میتوان بهواسطهی عروسکها، تصاویر و قصههایی که از صفحهی جادو پخش میشوند، عرضه کرد. استفاده از صفحههای نمایش بزرگتر، همچون مانیتور و تلویزیون بدون شک موجب افزایش بازده کلاس خواهد شد. همینطور باید به تعریفی از امکانات موجود دست بیابیم. لازم است که مربی همهی جوانب را به هنگام طراحی درس در نظر داشته باشد؛ ازجمله ابزاری که میخواهد در تدریس به کار گیرد. لازم است تمام هنرجویان به ابزار موردنظر مربی دسترسی داشته باشند.
ما در بهترین حالت بدن و صدایمان را به همراه داریم؛ پس بدون نیاز بهوسیلهی دیگری میتوانیم طرح درسهایمان را بر محور آواز و بدنکوبی بازنویسی کنیم. همچنین این دوره فرصتی است تا هنرجویان بتوانند کارایی و ساختار گروههای مختلف سازها را درک کنند. ساختن سازهای مختلف با ابزارهای دورریختنی و دمدستی که نمونههای آن در اینترنت به فراوانی یافت میشود، نهتنها موجب آشنایی هنرجویان با انواع صدادهی میشود، بلکه ابزاری به ابزارهای آموزشی کلاس خانگی میافزاید. طراحی اجرای مفهومی با خاشخاشکهای دستساز میتواند چندین بخش آموزشی را در میان هنرجو و حتی اهالی خانه به جریان بیندازد.
به نظر میرسد نقش معلم در آموزش امروز در حال تغییر است: او از منبع علم و دانش به هدایتگری برای دسترسی به دادهها بدل خواهد شد از این رو اهمیت تحصیل مربیان و معلمان در رشتههای آموزششناسانه پر رنگتر از پیش میگردد.
در نگاه من بخش بزرگی از هرآنچه تاکنون و در کلاسهای حضوری با هنرجویان انجام میدادهایم را میتوانیم به نوعی در دورکاری با هنرجویان انجام دهیم تنها باید ابزار و شکل ارائه را با توجه به امکانات مجازی که در دسترس داریم بازطراحی نماییم. یادآوری این نکته لازم است که کلاس موسیقی در فضای مجازی باید در هنرجوی تنها در خانه شور بیافریند و او را به تکاپویی خلاقانه و هنرمندانه وادارد.