آدمک بانمک

آدمک بانمک

سیده ربابه میرغیاثی

نمک مجموعهای است از ترانههای در آمیخته با شادی و حُزن که بوی دیروز و مزهی کودکی میدهد. نتیجهی هّمت و خلاقّیت گروهی از معلمان و مربیّان موسیقی که تصمیم گرفتهاند خاطرههای خوشِ کودکیشان را زنده کنند و لذتِ شنیدن نغمههای محلی را به بچههای امروزی هدیه کنند و عاقبتِ این تصمیم مبارک شده است نمک. یک آلبوم موسیقی گرم و صمیمی که گروه آدمک بازخوانی و بازسازیاش کرده است؛ با همخوانی شهرزاد بهشتیان، مونا منوچهری، غزال بغدادی، مستانه حکیمی، آرزو ابویی همچنین مانی بیات، احسان ذبیحی فر و ماکان اشگواری؛ با صدای سازهای کمانچه، قیچک آلتو، عود، تار، رباب، سنتور، سهتار، ریکوردر، سازهای ارف و سازهای ضربی. «بارون بارونه»، «آی سرکوتل»، «رشیدخان»، «دختربویراحمدی»، «لیلا خانم»، «دایه دایه»، «پاچ لیلی»، «گل گندم»، «لالایی» و «لیلی باوانم و اسمر اسمر» قطعههای اجراشده در این آلبوم هستند که دربارهشان با شهرزاد بهشتیان، خواننده و آهنگساز و رئیس هیئت مدیرهی موسسه پندار پویای آدمک، گپ زدهام.

نمک؟

نمک کوتاه شدهی نغمههای محلی برای کودک است.

چرا به سراغ ترانههای محلی رفتید؟

اعضای گروه آدمک درس نگرش اُرفشولوِرک را در دانشگاه موتسارتِئوم (سالزبورگ اتریش) خواندهاند، یعنی آموزش موسیقی و حرکت با نگرش شولوِرک. یکی از موارد اساسی که کارل ارف در مبحث آموزش کودکان تاکید میکند، استفاده از عناصر بومی هر کشور است. برخلاف آن چیزی که شاید خیلیها فکر کنند، این روش غربی است…البته، روش نه! باید بگوییم نگرش. تاکید دارم که روش نگوییم، چون متد نیست و یک نوع نگاه است. این نگرش تاکید دارد که در هر کشور باید از عناصر ان کشور برای آموزش استفاده شود. از عناصر بومی مانند آوازها، لالاییها، ترانهها، بازیهای کودکانه و رقصهای محلی. با این نگاه بود که ما هم خواستیم از عناصر بومی ایران برای بچهها استفاده کنیم. آخر در دوران معاصر بچهها از ترانههای محلی خیلی دور افتادهاند. مثلا، یادم است که در زمان کودکیام ترانههای محلی بیشتر همهگیر بود، در حالی که الان بیشتر ترانههای غربی رواج دارد و بچهها این ترانهها را راحتتر یاد میگیرند. با این نگاه و فکر بود که برای تولید آلبوم گروه آدمک تصمیم گرفتیم شعرها را از ترانههای محلی انتخاب کنیم.

برای انتخاب ترانه چه معیارهایی داشتید؟

ابتدا، هر کسی به سلیقهی خودش یک ترانهی محلی را که با آن ارتباط برقرار میکرد انتخاب کرد. بعد، سعی کردیم از بین آنها گزینش کنیم تا طوری نشود که تعداد ترانهها از منطقهای زیاد و از منطقهی دیگری کم باشد. درنهایت، ترانههایی را انتخاب کردیم که منبع بیشتری برای تعیین درستی آنها در اختیار داشتیم.

دربارهی ساخت موسیقی آلبوم نمک توضیح میدهید؟

یک ساز ایرانی در هر ترانه خط ملودی را میزند و در کتابچهی آلبوم معرفی شده است. سازهایی که همراهی میکنند، سازهای ارف هستند. دربارهی تنظیم آهنگها باید بگویم که همهی اعضای گروه آدمک مدرس هستند؛ معلم و مربی موسیقی. برای همین، ما خواستیم آهنگها طوری تنظیم شوند که برای بچهها قابلیت اجرایی هم داشته باشد. خیلی وقتها، مربیها از ترانههای محلی پرهیز میکنند، چون ملودی دشواری دارند. تلاش ما این بود که آهنگها را طوری تنظیم کنیم که ملودیها را ساز دیگر یا حتی معلم بنوازد یا آنکه فقط خوانده شود و خطهایی که قرار بر همراهی است یا بچهها باید بنوازند، الگوهای ثابت داشته باشد.

به نظرتان مهمترین ویژگیهای آلبوم نمک چیست؟

اول اینکه، به نظر من آلبوم نمک صدایی نو دارد؛ هم از لحاظ سازبندی و هم از نگاه آهنگسازی. در این آلبوم از یک‌‌سری استفاده کردیم که به موسیقی محلی و مقامی نزدیک است. دوم اینکه، آلبوم نمک بومی است و در ایران ریشه دوانده و باعث میشود که گذشته را از دست ندهیم. سوم اینکه، سازهای ایرانی را معرفی میکند، البته نه به صورت درس و مشقی! فقط از طریق صدای ساز و بعد گویش. تا جایی که میتوانستیم سعی کرده ایم گویشها شبیه به اصل و بدون اشتباه باشد. مصرّ بودیم گویشها حفظ شود، چون جزو عناصر هویتیاند.

بازخورد مخاطبان چه بود؟ از فروش آلبوم راضی بودید؟

آلبوم نمک اولین تجربهی آدمک بود و هیچ ایدهای دربارهی استقبال و فروش نداشتیم. بااین حال، از فروش راضی بودیم. چون بهمحض شنیدنش، از آن استقبال شد و در فروشگاه ها بازخورد خوبی داشت و جزو پیشنهادهای فروش است. از طرف دیگر، با کسانی که در زمینهی موسیقی فعال هستند، صحبت کردهایم و خوشبختانه، آنها تشویقمان کردهاند و گفتهاند که از نظر موسیقی کار با کیفیت و استانداردی بوده است.

گروههای خوب دیگری هم میشناسید که مثل آدمک در زمینهی اجرا و آموزش موسیقی کودکان فعال باشند؟

آموزشگاه موسیقی کودک زیاد داریم. گروه آدمک آموزشگاه نیست. یک موسسه فرهنگی و پژوهشی است.

لطفا دربارهی گروه آدمک بیشتر بگویید. چه شد که چنین گروهی تشکیل شد؟

گروه آدمک شامل هفت نفر است که هر کام در سالهای مختلف در دانشگاه موتسارتِئوم تحصیل کردهاند. پنج سال قبل، پنج نفر از ما که به ایران برگشته بودیم، تصمیم گرفتیم با این نگرش فرهنگسازی کنیم تا برخی برداشتهای اشتباه اصلاح و نگاههای درست آموزشی به موسیقی کودک اضافه شود. امسال پنجمین سالی است که داریم فعالیت میکنیم. سال ۹۳ مجوز رسمی فعایلیت گروه آدمک را از وزارت ارشاد اسلامی گرفتیم. فقط با علاقهی خودمان این فعالیتها را شروع کردیم و خب تجربهی این کارها را هم نداشتیم؛ مجوز گرفتن، اساس نامه نوشتن و … عجیب است توانستهایم این کارها را انجام بدهیم. اعضای گروه آدمک همت و پشتکار و اشتیاق زیادی برای این کار داشتند. با هم خیلی بحث میکنیم، ولی توانستهایم با هم یاد بگیریم و با هم تصمیم بگیریم و من ا زاین کار گروهی راضی هستم.

آیا تولید موسیقی برای کودک با ساخت موسیقی برای بزرگسال متفاوت است؟

به طور کلی، فکر میکنم تولید موسیقی برای کودکان با ساخت موسیقی برای بزرگسالان خیلی متفاوت نیست. موسیقی برای کودک این خوبی را دارد که هنوز گرفتار بدسلیقگیها نشده است. اشتباهی که همه میکنند این است که فکر میکنند موسیقی کودک باید خیلی ساده باشد. به نظر من، موسیقی کودک نباید سادهلوحانه باشد. یادم است وقتی بچه بودم از موسیقیهای لوس و بینمک خوشم نمیآمد و موسیقیهایی که برای بزرگسالان بود، گوش میکردم. به هر حال، تولید موسیقی برای کودکان باید جدیتر از موسیقی برای بزرگسالان باشد و تسلط بر علم موسیقی و شناخت کودکان امروزی برای آن لازم است.

به نظر شما برای ارتقای سلیقهی موسیقایی کودکان باید چه کرد؟

ابتدا، باید فرهنگ شنیداری بزرگترها تقویت شود. موسیقی پاپ در همهی کشورها تولید میشود، اما کیفیت موسیقیای که شنیده میشود، باید استاندارد خاصی داشته باشد. سلیقهی مردم در بسیاری از کشورها باعث میشود که تولید تحت تاثیر قرار بگیرد. در حالی که در ایران برعکس بوده است و تولید گستردهی موسیقی پاپ باعث شده سلیقهی عمومی به آن سمت برود. مثلا، خیلی سال قبل موسیقی ایرانی بیشتر شنیده میشد. والدین باید در نظر داشته باشند هر موسیقیای که پخش شود، فرزندشان آن را دریافت میکند. بنابراین، اگر میخواهند فرهنگ موسیقی بچههاشان را رشد دهند، لازم است فرهنگ شنیداری خانواده را تقویت کنند. شاید شنیدن همه نوع موسیقی اشکال نداشته باشد، ولی تداوم شنیدن یک نوع موسیقی میتواند مشکل ساز باشد. طبیعی است که هر بزمی، هر نشستی، هرچیزی موسیقی خودش را دارد. مهم این است که موسیقی باکیفیت شنیده شود و شنیدن مداوم موسیقیِ سطحی ممکن است آزاردهنده باشد.

خانم بهشتیان، آیا لازم است والدین از کودکی برای آموزش موسیقی به فرزندانشان برنامهای داشته باشند؟

موسیقی مثل نقاشی است. همین که بچه توانست مداد دست بگیرد، والدین کاغذ جلو او میگذارند تا نقاشی بکشد. ولی این برخورد با موسیقی نمیشود. در حالی که موسیقی یکی از ارکان رشد کودکان است. چرا؟ چون موسیقی از سیستم آموزشی حذف شده و به کالایی اضافی تبدیل شده است. در حالی که باید از همان بچگی در کنار کودک باشد. البته، لزومی ندارد که هر بچهای نقاش یا موسیقیدان شود. متاسفانه، این بخش از زندگی حذف شده است و حالا که حذف شده، موسیقی به یک مکمل اضافی تبدیل شده. توصیهی من این است که والدین قبل از هر چیزی در نظر داشته باشند که بچهها موسیقی را یاد میگیرند تا از لحاظ ذهنی، فکری و احساسی رشد کنند. آموزش موسیقی به بچهها برای این است که لذت ببرند و قرار نیست حتما موسیقیدان شوند. بچه می خواهد از موسیقی لذت ببرد و بعد اگر خواست، این زمینه از فعالیت هنری را برای آیندهاش انتخاب کند.

برنامهی آیندهی گروه آدمک چیست؟

برنامهی بعدی ما انتشار پارتیتور نمک و کتاب نظریه و رهیافت ارفشولورک است که به زودی چاپ میشود. این کتاب مجموعهای از مقالههای ترجمه شده است. مثل هر سال، گروه آدمک کارگاههای تابستانی هم دارد. خوشبختانه، امسال مراسم دیگری هم داریم و آن اعلام آغاز به کار انجمن ارفشولورک ایران است که گروه آدمک موفق به اخذ نمایندگی آن شده. قرار است در شهریور ماه مدیر و قائممقام این انجمن به ایران بیایند و فعالیتهای آن به طور رسمی آغاز شود. در فکر تولید آلبوم بعدی هم هستیم.

منبع: ماهنامه‌ فرهنگی هنری پرنده آبی – شماره ششم – خرداد ۱۳۹۵ – صفحه‌ی ۵۲ و ۵۳