دغدغههای یک گروه برای آموزش موسیقی به کودکان با طعم فرهنگ بومی
مجله صدا – شمارهی ۲۹ – فروردین ۱۳۹۴
فرزام اعتمادی
هر سطحی از تـحصیلات و آموزش را که در ایران گذرانده باشیم، در هر دوره آموزشی که شرکت کرده باشیم، از ابتدایی تا عالی، معمولاً اطلاعات، تکنیکها و روشهایی برای برخورد با مسائل می آموزیم و کمتر تغییری در شیوه نگاه و برخوردمان با مسائل به وجود میآید. آنچه در نظام آموزشی کمتر توجهی به آن میشود، آموزش خلاقانه، آموزش خلاقیت و برخورد خلاقانه با مسائل است. کلاسهای موسیقی نیز تفاوت چندانی نـمیکند. برخلاف گسترش و پیشرفت روشهای مختلف آموزش موسیقی در سراسر جهان، آموزش موسیقی در کشور ما بیشتر به شیوه سنتی و به دور از پرورش خلاقیت انـجام میشود. آموزش موسیقی به کودکان به عنوان یکی از حوزههای مهم آموزش موسیقی از اواخر قرن ۱۹ میلادی اهمیت پیدا کرده و شیوههای مختلف آموزشی از آن هنگام بسط یافتهاند. از شناختهشدهترین این روشها در ایران نگرش اُرف–شولوِرک (Orff-Schulwerk) است که در ایران به کلاس اُرف معروف شده و گاه به اشتباه هر نوع کلاس آموزش موسیقی به کودکان، کلاس ارف خوانده میشود.
اُرف–شولوِرک یا به طور ساده رهیافت ارف توسط کارل ارف (۱۹۸۲-۱۸۹۵) آهنگساز آلـمانی و همکارش گونیلد کیتمَن بنیان نهاده شد و با توجه به دلالت معنایی ترکیب اُرف–شولوِرک، می توان آن را به کارگاه، یعنی محل تبادل ایدهها و ساخت و تولید موسیقی طی یک روند خلاق در برنامهای گروهی تعبیر کرد. این رهیافت یک متد آموزشی نبوده و روندی که در کارگاه برای تولید موسیقی، قصه و حرکت طی میشود از یک شیوه مشخص و استاندارد پیروی نـمیکند. یافتن برنامه آموزشی و وصل آن با موضوع مربوطه، مسئولیت آموزشی مربی در کلاس است و بهترین معلمان در این رهیافت، کسانی هستند که خود خلاق و انعطاف پذیر بوده و نسبت به ایدههای جدید دارای ذهنی باز باشند. این رهیافت بر این فرض استوار است که کودک در طی تـجربه های یادگیریاش روند رشد موسیقایی انسان را دوباره تـجربه میکند و تلاش بر این است که از ساده ترین تـجربههای موسیقایی و حرکتی کودک برای بسط و گسترش ایدهها و تولید موسیقی استفاده شود. در این روش هنرجو در مرکز روند آموزشی قرار گرفته و مربی تنها این روند را هدایت میکند. اُرف–شولوِرک از شعر، ریتم بازی، آواز و هنرهای دیگر به عنوان ساخت مایهی اولیه استفاده میکند و این مواد را از درون ریشههای فرهنگی هر منطقه به دست میآورد. در واقع کلاس ارف در کاملترین شکل خود محلی است برای آمیزش سنت، مدرنیته و ابتکار و توازنی که بین این عناصر برقرار می شود و این از دلایل مهم فراگیر شدن این شیوه است.
از اواخردهه ۴۰ ه.ش. با تاسیس کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان در سازمان صدا و سیما و همزمان با آن تلاشهای کانون پرورش فکری، آموزش موسیقی به کودکان به روش اُرف–شولوِرک (Orff-Schulwerk) در ایران مطرح شد. از آن زمان به دلایل مختلف این رهیافت آموزش در ایران با انحراف از ایدههای اصلی آن، به درستی اجرا نشده و اغلب کلاسهای آموزش موسیقی کودک به آموزش سازهای ارف و یادگیری قطعات از پیش تعیین شده بدون توجه به عناصر بومی و پرورش خلاقیت تبدیل شده است. البته همین فعالیت ها در سالیان گذشته در رشد و تثبیت موسیقی کودک و آموزش آن تاثیرات زیادی داشته است.
از سال ۱۳۹۰، گروهی از دانشآموختهگان دانشکدهی کارل ارف دانشگاه موتسارتئوم (سالزبورگ – اتریش)، با هدف گسترش آگاهی و بسترسازی مناسب برای افزایش مهارتهای مربیان موسیقی کودک، با نام گروه آدمک (مخفف آموزش و دانش موسیقی کودک) فعالیت خویش را آغاز نـمودند.
کارگاه اخیر آدمک با حضور ۶۵ شرکت کننده از ۱۴ شهر مختلف ایران با همکاری موسسهی فرهنگی و هنری آبنوس از ۲۲ تا ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۳ در شهر شیراز برگزار شد. در این کارگاه سه روزه، اساتید و دانش آموختهگان دانشکدهی کارل ارف به تدریس سرفصلهایی چون “قصه گویی از راه حرکت و موسیقی” (آندرا اُسترتگ)، “موضوعات ساده، بازیهای پیچیده” (غزال بغدادی)، “بداهه نوازی” (فرزان فرنیا)، “ریتم، صدا و بدن کوبه” (اَری گلاگه)، ” از زبان پیچ تا اجرا” (شهرام مـمتحن)، “لذت خواندن” (مونا منوچهری) و “تا که تی نا” (آندرا استرتگ و اَری گلاگه) پرداختند. یکی از تاکیدات اُرف–شولوِرک استفاده از عناصر بومی در روند کارگاه از جمله ادبیات، بازیهای محلی، موسیقی بومی، رقصها و دیگر سنن است. متاسفانه در زمینه شناخت این عناصر در ایران ضعفهای جدی وجود دارد. موسیقی مردمی نواحی ایران و سنتهای وابسته به آن، بدون توجه کافی در خطر نابودی جدی است و عملاً فعالیت خاصی در جهت شناخت و حفظ آنها صورت نـمیگیرد. اوضاع در مورد بازیها و رقصهای محلی نیز تفاوت چندانی نـمیکند. حتی موسیقی کلاسیک ایران که در سالهای گذشته تلاشهای زیادی در جهت شناخت عمیقتر آن صورت گرفته، هنوز آن چنان که باید ساخت مایههای اولیه را در اختیار اُرف–شولوِرک قرار نـمیدهد. آن چه مسلم است، رسیدن به وضعیت مطلوب در یک حوزه (آموزش موسیقی کودک) نیازمند رشد دیگر بخشهای مرتبط نیز میباشد. شاید فعالیت آدمک مثالی باشد از کارکردن بدون شکایت از وضعیت موجود و دیگر مشکلات و شاید استفاده از الگوی این گروه در دیگر حوزه ها، کمی به پیشرفت فرهنگ و گام برداشتن به سمت وضع مطلوب کمک کند.